شهید محمد مظفری:
مرحله دوم که به جبهه اعزام شد مجروح شده بود. اقوام از ایشان عیادت می کردند . یکی از نزدیکان گفت ( عمو محمد اینبار کار خودت را کردی و ما را ناراحت و چشم به راه گذاشته بودی . انشاء الله دیگر هوای جبهه را نکنی پدرم بعد از شنیدن این سخنان مدتی سکوت کرد و بعد گفت من هنوز به هدفم ترسیدم هر زمان که دیدم دیگر به وجود من نیاز نیست این کار را می کنم عمو جان بار اول مردود شدم ، این بار نیز تجدید آوردم ، امیدوارم که خداوند بار دیگر مهر قبولی را در پرونده ام بزند امروز که این سخنان را در ذهنم مرور می کنم می فهمم که مردودی یعنی سالم برگشتن ،مجروحیت یعنی تجدید شدن و شهادت یعنی قبولی .
کبش الجبل